بیابانهای ایران در حال پیشروی
علیمحمد طهماسبی اظهارکرد: طبق تعریف مطرحشده از سوی کنوانسیون مقابله با بیابانزایی به تخریب سرزمین در مناطق خشک و نیمهخشک بر اثر فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی که منجر به «کاهش توان تولید اراضی» میشود، بیابانزایی گفته میشود. برای مثال طبق این تعریف اگر میزان تولید یک زمین کشاورزی در حد دو تن گندم باشد و این میزان به دلیل کاهش حاصلخیزی بر اثر فعالیتهای انسانی حتی به ۱۹۵۰ کیلو هم برسد، پدیده بیابانزایی رخ داده است.
بیابانزایی از منظر آب
این متخصص بیابانزدایی با تاکید بر گستردگی مفهوم و مصادیق بیابانزایی و با بیان اینکه کاهش کمیت و کیفیت آب از مصداقهای بیابانزایی است، گفت: علاوه بر اراضی کشاورزی، جنگل و مراتع، منابع آبی نیز دچار بیابانزایی میشوند. به این معنا که هرگونه برداشت بیش از حد از منابع آب سطحی و زیرزمینی، آلودگی آبهای سطحی و تداخل آب شور و شیرین همگی جزو مصادیق بیابانزایی است بنابراین در یک تعریف دقیقتر میتوان گفت از دست دادن هر منبع طبیعی از جمله آب در دایره مفهوم بیابانزایی قرار میگیرد.
به گفته طهماسبی بیرگانی حتی تبدیل اراضی کشاورزی به اراضی مسکونی - که بالاترین نرخ آن مربوط به استان تهران است - هم جزو مصادیق بیابانزایی است که از آن به بیابانزایی تکنوژنیکی یاد میشود که ناشی از توسعه صنعت و مناطق مسکونی است بهطوری که در نتیجه این روال باغات و اراضی کشاورزی به ساختمان تبدیل شده است.
وی در ادامه با بیان اینکه تخریب جنگلها و مراتع از دیگر مصادیق بارز بیابانزایی است به وضعیت نامناسب جنگلهای زاگرس اشاره و تاکید کرد: متاسفانه در دو دهه گذشته از جنگلهای زاگرس که منبع اصلی تأمین آب مورد نیاز کشور است،غفلت شده است و شاهدیم که بهرهبرداری شدید، قطع درختان، چرای زیراشکوب باعث کاهش توان تولید این مناطق شده است که قطعاً از مصادیق روشن بیابانزایی به شمار میرود.
مفهوم بیابانزایی چطور شکل گرفت؟
این متخصص در حوزه بیابانزدایی در ادامه با اشاره به تاریخچه ابداع مفهوم بیابانزایی و آغاز فعالیتهای جهانی برای کنترل این پدیده تصریح کرد: در دهه ۵۰ میلادی که تخریب جنگلهای مناطق آفریقایی و تبدیل آن به اراضی کشاورزی رایج شد، یک دانشمند فرانسوی از این شرایط که اراضی جنگلی و مرتعی شبیه بیابان شده بودند، به بیابانزایی تعبیر کرد. این واژه از آن زمان وارد ادبیات علمی منابع طبیعی و محیط زیست دنیا شد.
وی ادامه داد: بعد از آن در دهه ۷۰ به دنبال وقوع خشکسالیهای گسترده و عمیق در آفریقا که منجر به تلفات بالای دام و جان باختن تعداد بسیار بالایی از انسانها بر اثر فقر و گرسنگی شد، تحرکات بینالمللی برای ایجاد یک معاهده به منظور مقابله با پدیده بیابانزایی انجام شد. همه این تلاشها منتج به تشکیل کنفرانس ریو در برزیل با حضور سران کشورها شد و بعد از بررسیها و مذاکرات متعدد طی دو دهه، در نهایت در ۱۷ ژوئن ۱۹۹۸ «کنوانسیون مقابله با بیابانزایی» به تصویب رسید و همین روز به عنوان روز جهانی مقابله با بیابانزایی در تقویم محیط زیستی جهان ثبت شد.
طهماسبی بیرگانی با بیان اینکه در حال حاضر حدود ۱۸۱ کشور به عضویت این کنوانسیون درآمدهاند، به نقش پررنگ ایران در تدوین مفاد و نهایی شدن کنوانسیون مقابله با بیابانزایی اشاره کرد و گفت: ایران سومین کشور دنیا بود که الحاق خود را به این کنوانسیون بهطور رسمی اعلام کرد به طوری که در سال ۱۳۷۵ الحاق به کنوانسیون مقابله با بیابانزایی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. در عرصه جهانی، ایران به عنوان یک کشور پیشرو برای مقابله با بیابانزایی شناخته شده است چون فعالیتهای کشور ما در این حوزه از سال ۱۳۳۶ با مقابله با هجوم ماسههای روان شروع شد و تا سال ۱۳۴۸ به شکل محدودی ادامه داشت تا اینکه از سال ۱۳۴۸ مقابله با خیزش ماسههای روان به عنوان مصداق بیابانزدایی شکل جدیتری گرفت.
این متخصص بیابانزدایی با تاکید بر این نکته که در کشور ما پدیده بیابانزایی با شدت بالا در حال پیش روی است، تصریح کرد: خشکسالیهای شدید در دو دهه گذشته در کنار بهرهبرداری غیر اصولی از منابع طبیعی، منجر به توسعه بیابانزایی در کشور ما شده است. متاسفانه بهاشتباه منابع طبیعی به عنوان منابع بیپایان تلقی شده است و با همین تفکر غلط در سالهای اخیر تلاش شده که «کمبود اشتغال» و «کمبود مواد اولیه غذایی» با تکیه به منابع طبیعی جبران شود که منجر به بیابانزایی در بسیاری از مناطق شده است.
نبود سیستم پایش و هشدار بیابانزایی
طهماسبی بیرگانی در پاسخ به این پرسش که آیا امکان رصد و پایش وسعت بیابانزایی در کشور وجود دارد؟ با تاکید بر اینکه مدلهای بسیاری در دنیا برای ارزیابی شرایط بیابانزایی وجود دارد، گفت: حتی روشی در ایران برای پایش این موضوع ابداع شده است. با کمک اینها میتوان علاوه بر شناسایی وضعیت موجود هر یک از مناطق به لحاظ بیابانزایی، میزان استعداد بالقوه مناطق را برای بیابانی شدن تعیین کرد. پایاننامهها و رسالههایی در کشور در این زمینه تهیه شده است اما برای ارائه اطلاعات دقیق باید این پایشها بهطور مستمر ادامه یابد و به یک پروژه تحقیقاتی منفرد آن هم برای یک منطقه محدود خلاصه نشود و باید بهطور مرتب و مستمر، بیابان زایی را در کشور رصد کنیم تا بتوانیم به لحاظ کمّی در این مورد اظهار نظر کنیم. ضعف کشور ما در حوزه بیابانزایی نداشتن سیستم پایش و هشدار است.
وی همچنین ضمن انتقاد از بیتوجهیها به موضوع مقابله با بیابانزایی در کشور ما تصریح کرد: در دهه ۷۵ که به کنوانسیون مقابله با بیابانزایی پیوستیم تا سال ۸۰ فعالیتهای کشور ما در حوزه بیابانزایی عمیقتر از سالهای بعد از آن بود به طوری که در همان مدت کوتاه برنامه ملی مقابله با بیابانزایی تدوین شد و به تصویب کنوانسیون رسید اما متاسفانه بهتدریج از حساسیت موضوع مقابله با بیابانزایی در کشور ما کاسته شد این درحالیست که در دهههای اخیر وضعیت کشور به لحاظ بیابانزایی وخیمتر از دهه ۷۰ شده است. در شرایط حاضر هم شاهدیم که در برخی کشورها کنوانسیون مقابله با بیابانزایی توسط معاون وزیر پیگیری میشود اما در کشور ما به یک دفتر بیابان با دو کارشناس در سازمان جنگلها محدود شده است.
گرد و غبار پایان خط بیابانزایی
طهماسبی بیرگانی که مسئولیت ستاد ملی مقابله با گرد و غبار را نیز برعهده دارد، در پایان تاکید کرد: بیابانزایی به شکلهای مختلف ظهور و بروز پیدا میکند. یکی از مهمترین عوارض آن وقوع پدیده گرد و غبار و فرسایش بادی است. از بین رفتن پوشش گیاهی و رطوبت خاک، جلوگیری از ورود آب به دشتها از طریق احداث سدها و آببندها منجر به بیابانزایی و در نتیجه خیزش گرد و غبار میشود.
انتهای پیام